شب آشنايي، املت بيا بيا!



مامان نذر كرده‌ بودند كه راهپيمايي 22 بهمن رو تو كيش برگزار كنند. برادرم هم رفته بود فوتبال. با اين حساب من موندم و بابا. ساعت 10 از شركت رسيدم خونه. بابا پرسيد مي‌خواي برات املت سيب‌زميني كه تو خيلي خوب درست مي‌كني درست كنم؟ يعني محمد تو بيا اين املت رو درست بِكن! با هم بِخوريم!

خلاصه من با ذهن خلاقم به فرمول توليد املت از سيب‌زميني و تخم مرغ دست پيدا كردم. دستورش اينجوريه كه بعد پختن هر دو رو براي مدتي در شكمت قرار مي‌دي، بقيه مراحل به صورت تقريباً اتوماتيك انجام مي‌شه!‌

الان تو سالن نشستم نود مي‌بينم و اين را تايپ مي‌كنم. دوست دارم برم به پناهگاه (اتاقم) درب را بسته و يك چيز جالب به عنوان فوق برنامه داشته باشم. مستند زياد دارم (به لطف دانلود‌هايي كه پارسال گذاشتم آزاد انجام بده)، اما دلم يه چيز ديگه مي‌خواد. مثلاً يه نمايش راديويي اساس. از او‌نهايي كه پز از صدا‌هاي پس زمينه است و فضا سازي جالبي داره. يا مثلاً يه گيم اساس. يه چيزي كه تو يه فضاي غريب ولي غير فانتزي بگذره. مثل گيم مافيا كه من هنوز رو دستش توي شيوه روايت و جذابيت داستان نديديم. يا يه فيلم يا كارتون اساس، يه چيز علمي تخيلي با ايده‌‌هاي ناب. يا اثاث. يا رحمان، يا من له عزت و الكمال، يا من هو اينترنشنال!

يه موقعي خيلي اهل كتاب خوندن بودم. اون موقعي كه هنوز راه‌هاي سهل‌الوصل‌تري براي غرق شدن در تخيلات و ايده‌آل‌ها وجود نداشت. از من به شما شنگولان نصيحت، اگر يه نوجوان پسر تو فك و فاميلتون دارين سه‌گانه كوه‌هاي سفيد، شهر طلا و سرب و بركه آتش، نوشته جان كريستوفر و انتشار يافته توسط سازمان پرورش فكري كودكان و نوجوان رو براش بخريد كه عرش رو سير كنه و تا عمر داره اين محبت شما رو فراموش نكنه. اين كتاب يكي از موثر‌ترين فاكتورهاي سال‌ها نوجواني من بود.

دو سال پيش پس از مدت‌ها يه كتاب خدا خوندم. اسمش بود اسرار عمليات اي.پي نوشته رنه برژوال كه يادمه ترجمه انگليسي اسمش (نويسنده فرانسويه) اسرار عمليات فلان نمي‌شد. ولي اونم حيلي عالي بود. ميخكوبم كرد. از خوب به عالي رو هم كه آزاد بهم هديه داده بود (؟) خيلي خوب بود. با اينكه راجع به مديريت بيزينس بود، همه چيزش راجع به شخصيت آدم‌ها و تعاملاتشون هم صدق مي‌كرد.

شونصد تا (كه گويا از پونصد هم بيشتره) كار عقب افتاده و معلول دارم. ولي عمراً الان روشون وقت بگذارم. من حتي شك دارم كه به طبقه سوم برسم. داره پشت فرمون لپ‌تاپ خوابم مي‌بره. پس فعلاً شب همتون بيخي………..

5 نظرات:

راوی گفت...

اگر دونبال یه کتاب خوبی،
من پیشنهاد می‌کنم از سری کتاب‌های Scott Empson، کتاب CCNAاش رو که مال انتشارات CiscoPress هست بخونی.
کتاب قشنگیه.

ناشناس گفت...

به به! میبینم که نظرات وبلاگ شنگولت رو درست کردی لولی! از این به بعد چشمت به نظرات پر بار من روشن میشه!
به جای این کارا، میرفتی یه cenos 5.2 64 بیتی نصب میکردی، بعد میرفتی روش آخرین نسخه openser رو با اون interface جدیدش نصب میکردی تا روحت شاد بشه.
راستی تو کتابا، کوری از ژوزه ساراماگو رو هم اضافه کن که بسیار اساسه! فیلمش هم اخیرا اومده، اما کتابش یه چیز دیگه است. همینطور راز فال ورق یوستین گوردر. اگه وقت داری، بگو برات میارم اینا رو.

ناشناس گفت...

این دیگه خیلی مسخره است! یعنی من اگه نخوام با اکانت گوگلم نظر بدم، باید ناشناس باشم؟!! صد رحمت به نظرات بلاگفا! والا، با این نوناشون!

ناشناس گفت...

من نظری ندارم.
فقط می‌خواستم بگم که می‌شه شناس هم نظر داد.
در ضمن، از این لولی بعیده چیزی رو درست کنه. این نظرات هم از قبل درست بود. اگر یه نوت بوک درست-حسابی داشتی و این‌قدر سنگ این centOS که 2cent هم نمی‌ارزه رو به سینه نمی‌زدی، هم قبل از این می‌تونستی نظر بدی، هم می‌تونستی بعد از این شناس نظر بدی :D

Unknown گفت...

با هو اینترنشنال موافقم.

ارسال یک نظر