بيانيه شماره 13 ميرحسين رو خوندم. وقتي خوندم، ناخودآگاه زدم زير خنده. از خوشحالي اينكه هنوز كساني (مهم نيست كه اسمشون چيباشه) اين سطح از فهم و درك رو دارند.
شنيده بودم كه ماندلا، رهبر آزاديخواه آفريقاي جنوبي پس از آزاد كردن آفريقاي جنوبي از دولت طرفدار آپارتايد (تبعيذ نژادي)، چندان بر سر قدرت نماند. رفت پي كشاورزي، و اين نماندن تبديل شد به رمز ماندگاري جنبش او.
در يك فيلم مستند ديده بودم كه هم او پس از پيروزي جنبش، از همه كساني كه عزيزان خودشان رو از دست داده بودند خواست به خونخواهي از قاتلين عزيزانشون قيام نكنند، كه خون به خون شستن محال آمد پديد.
شنيده بودم كه در زمان فتح مكه، عدهاي از مسلمين شعار ميدادند كه «امروز روز انتقام»، پيامبر تذكر داده بود كه امروز روز رحمت است، نه انتقام.
شايد بخشي از اين رفتارهاي پايهاي در مهرباني و كرامت اين افراد داشته باشه، اما به نظر من اصل قضيه ديد بلند اين افراده. اينها ميدونند كه بالاخره بايد يك جايي اين دور باطل رو از بين برد. بيانيههاي ميرحسين نشان از ديد بلندش داره. يك چيز ديگه هم كه براي من توي پيامهاي اين آدم جالبه اينه كه ترجيح ميده دوشادوش مردم باشه تا بر دوش آنها. ترجيح ميده همه با هم بريم بالا. اين چيزيه كه شايد بيانيههاي كروبي كم دارند. شما چندين بار ميبينيد كه اسم برده از «مهدي كروبي، فرزند احمد».
يه موضوع ديگه هم كه به نظرم ميرسه اينكه « كم گوي و گزيده گوي چون در». من اون اوايل فكر ميكردم وقتي تو يه چيزي داري مثل Youtube، چرا نبايد لااقل هر هفته يك پيام بدي؟ حالا به نظرم اين مدل مدل بهتري ميياد.
يه چيز ديگه هم كه ميخواهم به خودم و اندك خوانندههاي اين متن ياد آوري كنم اينه كه هر آدمي به طور بالقوه توان تبديل شدن به يك ديكتاتور تمام عيار رو داره. نمونههاش رو زياد ديديم. حتي كساني مثل فيدل كاسترو كه زماني مجسمه آزادي خواهي بوده، يا كيم ايل سون و چند تا خر ديگه. به چنان ديكتاتورهايي تبديل شدند كه مطمئناً خودشون هم يادشون نميآد اين اتفاق كي افتاد. اين يه امر طبيعيه. همين الان شما چند بار از من تعريف كنيد فكر ميكنم عليآباد هم شهريه. فكر ميكنم ميرحسين بايد توي يكي از بيانيههاش (شايد در مراحل پيشرفتهتر بعدي اين اتفاق بيفته) به مردم راجع به اين موضوع هم هشدار بده كه خودش هم بشره و هم پتانسيلهاي بشري رو داره.
من معتقدم اگر شما فردا صبح بهترين حاكم دنيا رو بردارين بگذاريد حاكم ايران، ظرف يكي دو سال ميفهمه كه اينجا كسي دنبال حقش نيست. ميشه رو كول مردم سوار شد و اونوقت ميمونه نفس ضعيف و هزار وسوسه. به نظرم هر كسي كه ميخواهد به ايراني خدمت كنه بايد سعي كنه روحيه حقطلبي، چاپلوسي نكردن و كلاً عزت نفس ما رو بالا ببره.
ببخشيد زياد حرف زدم.
1 نظرات:
"... چند تا خر ديگه..." + "...چند بار از من تعريف كنيد ..." = ؟
بهجان خودم اگر منظوری داشته باشم :-"
ارسال یک نظر